Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باور‌های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می‌بردند بهره‌ای از کلام حق دارند رجوع می‌شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.

آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند
بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند

اول به بانگ نای و نی آرد به دل پیغام وی
وان گه به یک پیمانه می‌با من وفاداری کند

دلبر که جان فرسود از او کام دلم نگشود از او
نومید نتوان بود از او باشد که دلداری کند

گفتم گره نگشوده‌ام زان طره تا من بوده‌ام
گفتا منش فرموده‌ام تا با تو طراری کند

پشمینه پوش تندخو از عشق نشنیده‌است بو
از مستیش رمزی بگو تا ترک هشیاری کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چون من گدای بی‌نشان مشکل بود یاری چنان
سلطان کجا عیش نهان با رند بازاری کند

زان طره پرپیچ و خم سهل است اگر بینم ستم
از بند و زنجیرش چه غم هر کس که عیاری کند

شد لشکر غم بی عدد از بخت می‌خواهم مدد
تا فخر دین عبدالصمد باشد که غمخواری کند

با چشم پرنیرنگ او حافظ مکن آهنگ او
کان طره شبرنگ او بسیار طراری کند

شرح لغت: بانگ نای: آوازه خوش حنجره /پشمینه پوش: خرقه پوش، صفت جانشین موصوف (صوفی)

تفسیر عرفانی:‌

آیا کسی وجود دارد که از روی کرم سر وفاداری در پیش گیرد و به جای بدکاری ها، لحظه‌ای نیکوکاری کند. مقصود او از این شعر این است که وارستگان درگاه دوست دل به دوست سپرده اند تا به لقایش دست یابند و اگر این امکان برایشان میسر نگشت، نباید مایوس گردند، زیر فقط اوست که از روی کرم خود طریقه‌ی وفاداری را پیشه‌ی کار خود می‌سازد.

تعبیر غزل:

مسئولیت سنگینی به عهده‌ی شما گذاشته شده است که مشکلاتی برای شما به همراه دارد. باعث ایجاد اخلاف بین شما و کسی می‌شود و پس از مدتی، صلح بین شما برقرار می‌گردد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: فال 6 شهریور تفال به حافظ قیمت طلا و ارز قیمت موبایل روی کرم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۶۲۶۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماشاالله قصاب کیست و کجاست؟ (+عکس)

ماشاالله قصاب از جمله نام‌هایی است که با ماجرای اشغال سفارت آمریکا گره خورده و پس از فعالیت‌های پر حرف و حدیثی در ابتدای انقلاب به یکباره کمرنگ و ناپدید شد. برخی خبرها حاکی از درگذشت او در دهه‌ی نود است.

مهدی یزدانی خرم، نویسنده، در صفحه‌ی اینستاگرام خود نوشت:

یک لُمپنِ مرموز گم شده… به ماشاالله قصاب مشهور بود. مردی که نه کسی از گذشته‌اش خبر داشت نه فهمید چه به سر او آمد. اما در خاطرات آدم‌های اول انقلاب ۵۷ بعید است نام‌اش نیامده باشد.

به گزارش انصاف نیوز، یکی از مرموزترین چهره‌هایی که کمتر از یک سال بر میل خود راند و بعد گم شد!. می‌گویند فریدون فروغی فقید آن ضدابتذالِ کبیر ترانه‌ی «حقه» یا همان «مشتی ماشالا» را درباره‌ی او خوانده که پر ‌ی‌راه هم به نظر نمی‌رسد. در غورم در تاریخ پی تمام گم‌شده‌ها می‌گردم. اما برخی از این گم‌شده‌ها چنان پررنگ بوده‌اند که شاید نباید گم می‌شده‌اند، نمونه‌اش همین جناب که عکس‌اش را کنار سالیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران می‌بینید. ماشاالله کاشانی‌خواه.

در فضای وب چیز چندانی درباره‌اش وجود ندارد. همین‌که از ۲۵ بهمن تا اواخر تابستان سال ۵۸ مامور کمیته‌ی حفاظت از سفارت آمریکا می‌شود. در ماجرای دستگیری محمدرضا سعادتی که برای شوروی کار می‌کرد نقش ایفا می‌کند و بعد بیرون‌راندن‌اش از سفارت (با سالیوان خیلی دوست شده بوده)! به دستگاه خلخالی می‌رود در حوزه‌ی موادمخدر. اما ماشاالله خود اهل بخیه یا دقیق‌تر «بخیه‌ها» بوده. جوری که نوشته‌اند «خلخالی از دست او به تنگ آمده‌بود»!

او رقیب محمد گاوی‌نامی بوده که خود را به چریک‌های فدایی منتسب می‌کرده و می‌خواسته سفارت آمریکا را در ۲۵ بهمن ۵۷ فتح کند که یزدی دست‌به‌دامن قصاب می‌شود و خب قصاب گاو را زمین می‌زند و پیروز میدان می‌شود.

تاریخ پر است از آنان که از ناکجا آمدند اما حسابی اسب خود راندند. ماشاالله شد محبوب سفارت. پول می‌گرفت برای ویزاگرفتن. رشوه می‌گرفت برای ردکردن کسانی‌که می‌خواستند از ایران بروند. او کاسب ترس، اضطراب و بی‌نظمی‌ای بود که درش می‌تازاند. جالب این‌که او «نفوذ» داشت و حتا وقتی ثابت شد در چند ماه قدرت چه‌ها کرده و بحث محاکمه‌اش پیش آمد، گم شد.

مثل «زهرا خانم» آن زن انقلابی عاشق قطب‌زاده که ناگهان غیب شد. قصاب مرموز بود. چون از سویی صرفن عربده‌کش نبود و از سویی دیگر اهل آرمان و ایده‌ئولوژی. تشنه‌‌ی دیده‌شدن بود. چهل‌و‌سه سال از گم شدن یا دقیق‌تر ناپدیدشدن‌اش می‌گذرد. مُرده؟ در گوشه‌ای کهنسال مشغول طی روزگار است؟ کشته شده؟ معلوم نیست و احتمالن معلوم هم نخواهدشد.

اما این مردِ زورمند با دارودسته‌اش در میانه‌ی تاریخِ ما چه می‌کرد؟ چگونه رابطی شد بین آمریکایی‌ها و روس‌ها؟ چه‌گونه توانست مشتی ماشالای نوبری شود که گاو زمین بزند و بعدها از هر کس بپرسند بگوید «چیز چندانی از او نمی‌داند». قصاب‌ها تاریخ نمی‌سازند اما می‌توانند برده‌گانی شوند که تاریخ می‌خواهدشان…

محمد رحمانی، نویسنده در کامنتی برای این پست آقای یزدانی خرم نوشته است: مدتی در دهه‌ی شصت زندانی شده بود. هنگامی که در دهه‌ی نود به سراغش رفتم گفتند فوت شده است.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • نیکا شاکرمی کیست؟ او چگونه از دنیا رفت؟
  • تفال به حافظ جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳؛ به دام زلف تو دل مبتلای خویشتن است..
  • شوراها حافظ منافع مردم و نظام هستند
  • سریع‌ترین بازیکن این فصل لیگ قهرمانان اروپا کیست؟
  • تفال به حافظ پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳؛ برو به کار خود‌ای واعظ این چه فریادست....
  • ماشاالله قصاب کیست و کجاست؟ (+عکس)
  • صندوق ملی محیط زیست از طرحهای حافظ محیط زیست حمایت می کند
  • تفال به حافظ چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳؛ آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است...
  • فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (12 اردیبهشت)
  • پیرمغان را با صدای علیرضا عصار و با شعر حافظ بشنوید